چهارشنبه، آذر ۲۷، ۱۳۹۲

رگ گردن

نوشته بودم که مرگ خیلی نزدیک است.
بود. هست.

دوست نادیده‌ای غرق شد در دریای مکزیک.
منگ‌ام. 

لعنت به همه چیز،
وقتی مرگ این همه نزدیک است؛
و من تنهایم.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر