چهارشنبه، شهریور ۰۶، ۱۳۹۲

دوشنبه، شهریور ۰۴، ۱۳۹۲

آقای یونیورس یا خدای بیمار

روزهایم یک به یک از دست می روند
در تنهایی
و در اندوهی پنهان.
چرا داریم شبیه شعرهایی که دوستشان داریم می شویم؟
این شوخی جالبی نیست.


عمری دگر بباید، بعد از وفات ما را
کاین عمر طی نمودیم، اندر امیدواری

دوشنبه، مرداد ۲۸، ۱۳۹۲

جمعه، مرداد ۲۵، ۱۳۹۲

واقعی - حالا

بهم می گه تو اوضاع زندگیت خوبه
می گم: زندگی ام مثل آواز دهل می مونه.
می خنده.
متوجه نشده جدی گفتم.
لبخند می زنم.


سه‌شنبه، مرداد ۱۵، ۱۳۹۲

کپی برابر اصل

تنها وقتی که دلم می خواد زن باشم و زنانگی کنم، وقت عشق بازیه. 
حتی اون موقع هم، اول چنگ و دندون نشون می دم، سخت ام، کله شق ام.
وقتی طرفم نشون ام داد که بلده کنترل رو دست بگیره، رام می شم. 

احساس می کنم تو زندگی ام هم همین طوری شدم. 
همه چیز مثل رختخوابه، 
حتی این که کسی نیست که بلد باشه کنترل رو دست بگیره. 

دلم ناز خریدن می خواد. مثل همیشه: خیلی شیک، خیلی مجلسی، خیلی کلاسیک.
و حافظ همچنان فصل الخطابه:

نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد