دلم برای عاشقی تنگ شده،
برای دوست داشتن، و دوست داشته شدن بی حد.
برای در آغوش کشیدنهای بیهوا،
بوسههایی که هر چه باشند، بیهوده نیستند.
برای نگاه کردن به چشمهای آدمی،
و فهم تغییر ریتم نفسها.
برای رقصیدن آرام، خیلی آرام، میان بازوان کسی،
و بوئیدن گلویش، وقتی موهایت را بو میکشد.
دلم برای امنیتی که هست،
وقت تنگ شدن حلقه دستهایش،
دلم برای خواستن کسی تنگ شده.
***
میگفتم که تنها یک هفته اینجاست
میگفتم که نمیشناسیاش
ولی:
The heart wants what the heart wants
هیهات.
***
ای ساربان آهسته ران
کآرام جانم
- آرام جانم -
میرود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر