The 15th Floor Diaries
پنجشنبه، مهر ۲۴، ۱۳۹۳
برای 30 سالگی
گفته بودم
چقدر این شعرمرا میلرزاند...
کاش شبیه شعری شوم که دوستش دارم...
چهارشنبه، مهر ۰۹، ۱۳۹۳
He is my person
نتونستم.
واسه اولین بار،
غرورم رو شکستم،
و وسط هق هق گریه بهش زنگ زدم.
پرسید میخوای بیام پیشت؟
تا حالا اونطور از استیصال نگفته بودم please
اومد،
و با اومدنش، با بغلش،
دنیا امن شد دوباره.
پستهای جدیدتر
پستهای قدیمیتر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
پستها (Atom)